خط سوم
چشم هايت , چشم هايت , چشم هايت
چه در زندان باشم
چه در مريض خانه
به ديدنم بيا !
چشم هايت , چشم هايت , چشم هايت
سرشار از خورشيدند.
ناظم حکمت



به ياد اور که زندگی من باد است
و چشمانم ديگر نيکوئی رانخواهد ديد
چشم کسی که مرا می بيندديگر به من نخواهد نگريست
و چشمانت برای من نگاه خواهد کردو من نخواهم بود ...