خط سوم
امروز حال و هوای غزل دارم. محمد علی بهمنی به دادم ميرسه :

با اين عطش تا چشمه ديگر دير خواهد شد
دريا اگر باشد دلت تبخير خواهد شد
خود را به ذهن قابها , آئينه ها مسپار
اين تو دگر در خواب ها , تصوير خواهد شد
تا پيش او راهی هميشه پيش رو داری
آری جوانت تا رسيدن پير خواهد شد
ديوانه شو , اين کيميا را در مدار عقل
هر چه بجوئی بيشتر اکسير خواهد شد
سر مشق هايت را نوشتم خط به خط , اينک
ای عشق از من دفتری تکثير خواهد شد؟
گفتی : " در اين ره پيربايد شد " شدم , حالا
زانهمه رويا , يکی تعبير خواهد شد؟
ديوانه ام می خواستی , آيا به دست تو
ديوانه ای با اين جنون زنجير خواهد شد ؟
بازيگر هر پرده ات , اين پرده را اما ,
حس می کند بازيچه تقدير خواهد شد!
...
می گويد : " ازمن سير خواهی شد " زبانش لال
آخر کسی از شعر " حافظ" سير خواهد شد؟