خط سوم


سر رسيد دارد تمام می شود، حساب روزها از دستمان رفت، خواب زده مانديم.
نشستيم کنار رود، آب هر آنچه را که داشتيم برد. خواب زده نگاه کرديم. گولمان زدند، فکر کرده بوديم برنده ايم!
به گوش صد هزار پرنده، هزار سال خواندند: مهاجريد، بايد برويد. پرنده ها با رود رفتند.
رفتن بود که مارا هم برد.
سر رسيد دارد تمام می شود
حساب روزها از دستمان رفت .