خط سوم


● بسمه تعالی . با عرض سلام و خسته نباشید احتراما به عرض می رساند سال یکهزار و سیصد و هشتاد و شش شمسی بالاخره تمام شد. امید انکه دیگر بار شاهد بازگشت چنین سالهایی نباشیم. زیاده عرضی نیست . با احترام . خودم.

● سر اسیمه چشم ها را شستیم و نشستیم سر سفره تقاعل قران مان هم آیه ی عذاب و جهنم امد، عیبی ندارد.
تلوزیون دم تحویل بی سفره ی هفت سین و بی نوای دهل و مزقان مخصوص تحویل در نوع خود بدعت جالب توجهی بود که دقایقی بعد هم صحه گذاشته شد که امسال به سلامتی سال نواوری و شکوفایی است. واقعا در و تخته گاهی انچنان به طرز موزونی به هم جور می شود که آدم رقصش می گیرد.

● می گویند ناپلئون بناپارت انگاه که رو در روی لشکر روسیه تزاری صف بسته بود بنابه رسم ان روزگاران قبل از رزم بزرگان لشکر برای هم رجز می خواندند. از لشکریان روسیه خطاب به ناپلئون فریاد می زنند که آری : شما به خاطر پول و ثروت می جنگید ولی ما هدف مقدسی داریم . لشکریان ما به خاطر شرف؛ ناموس و وطنشان می جنگند. ناپلئون سریع پاسخ می دهد راست می گویید هر کسی برای به دست اوردن ان چیزی که ندارد می جنگد!. حالا ربط قوز به شقایق انجاست که هرسال که نوبت نامگذاری سال می رسد بی اختیار یاد این قضیه می افتم.

● ویژه نامه فیلم چنگی به دل نزد معلوم نیست چرا. هفت هم که مهرورزانه زهرمارمان شد! ویژه نامه های اعتماد و شهروند هم اصولا به خاطر دیدگاه غالب سیاسی شان روی تمامی مسائل اغلب انچنان که باید دلبرانه نیستند. غرض انکه خواستم بگویم سالی که نکوست از ویژه نامه های بهارش پیداست.

بهار امد پریشان باغ من افسرده بود اما / به جو باز امد اب رفته ماهی مرده بود اما.