خط سوم

یادمه چند سال پیش، ده پانزده سال پیش نقدی می خواندم در مورد آثار کیمیایی ، نویسنده با بررسی موردی چند فیلم از فیلمساز به این نتیجه می رسید که ذاتا کیمیایی شیفته ی عکس و تصویر است و اغلب فیلمهای او یک قصه ی چند خطی را جوری گسترش می دهند تا در نهایت و اوج فیلم به اون عکس مورد نظر فیلمساز برسند. بیاد می آورم صحنه ی پایانیه "رضا موتوری" رو در حالی که دستهای خون آلود بهروز وثوقی روی زمینه ی سفید پرده ی سینما کشیده می شود. در حقیقت فیلمساز ما یک عکس دارد ، که برای آن فیلمی می سازد.فکر کن که یه نفر یه عکس خوب داشته باشد و فقط برای نمایش این عکس صفحه ای در فیس بوک باز کند. شبیه این است که برای دگمه ای که دوستش داریم تدارک خیاطی کتی ببینیم مناسب شان آن دگمه!. خب البته بعضی ها همیشه عاشق دگمه می مونن این ناگزیره.